ای شمع آهسته بسوز که شب دراز است.......
  -----------------


چقدر سخته که به علت 8 روز دیر کرد پروژه پایانی مجبور بشی  یک ترم برای تمدید پروژه ثبت نام کنی.

چقدر سخته که یه تابستون توی دانشگاه تهران جنوب مهمان باشی وبعد از 3 سال که بری نمره ات رو بگیری نه از پرونده مالی، نه از پرونده آموزشی و نه از نمراتی که گرفته ای خبری باشه .. اونم کجا ...!ساختمون ایرانشهر.!.

 

چقدر سخته که  ترم آخر با اجازه مدیر گروه ات یک درس رو بدون رعایت پیش نیاز بگذرونی ، مدیر گروه عوض بشه و حالابعداز یک سال موقع فارغ التحصیلی  مدیر گروه جدید بگه که مدیر گروه قبلی بیخود کرده بهت مجوز داده و باید درس رو حذف کنی ودوباره بگذرونی.

 

چقدرسخته نفس کشیدن  توی این مملکت و زمونه.

ولی هر چه که هست حتما حکمتی داره باید اونوپیدا کرد.

 

نظرات 5 + ارسال نظر
داش مهدی پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 12:51 ب.ظ http://www.dashmahdi.persianblog.com

سلام دوست عزیز ............... خوشحالم که دوباره برگشتی .................. به قول خودت حتما حکمتی داشته ................... موفق و پیروز و سربلند باشی ............... داش مهدی

مرده قبیله پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 09:00 ب.ظ http://hallowsky1.blogsky.com

salam
barat mote sasefam
ama eshkal nadare shayd khaste khoda boode ke intori beshe
Movafagh bashi
Ya hagh

سحر جمعه 15 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 06:50 ق.ظ http://ghoroob.blogsky.com

آخه چقدر این اتفاق ها رو باید به حساب حکمت بذازیم

گور به گور شنبه 16 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:13 ب.ظ http://gorbegor.blogspot.com

حکمت ؟ واقعا این طور فکر می کنی؟ به قول خودتون چقدر سخته پذیرفتن چیزی که پذیرفتی نیست.

احسان یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 05:17 ب.ظ http://zeni.persianblog.com

آقا از دانشگاه نگوکه دلم خونه.....پد رآدمو در میارن یه مشت قوروم ساق عوضی.......بهتون لینک دادم..یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد